نسخه خطی
نسخه خطي يا دستنويس در اصطلاح به كتابهاي قديمياي گفته ميشود كه با دست نوشته شده باشد و چاپي نباشد. در عين حال، در ادبيات كتابداري دستنويسها به نوشتههايي تك نسخه نيز گفته ميشود كه توسط نويسنده توليد شدهاند، مانند متن اثري كه يك نويسنده آماده كرده تا به چاپخانه سپرده شود، اعم از اثر ادبي، علمي يا تاريخي. نگهداري اينگونه دستنويسها در مجموعههاي كتابخانههاي بزرگ پژوهشي و دانشگاهي معمولاً به خاطر اهميت پژوهشي يا ارزش آرشيوي آنهاست.
اما آنچه كه در ادبيات فارسي "نسخه خطي" خوانده ميشود، كتابهايي است كه عموماً در دوران پيش از رواج صنعت چاپ در ايران و كشورهاي اسلامي توليد شدهاند و تهيه ويرايش انتقادي و به اصطلاح "تصحيح" و توليد فهرست و فهرستگانهاي آنها يكي از عرصههاي مهم پژوهشهاي ادبي در ايران و ساير كشورهاي اسلامي در سده گذشته بوده است. مشابه همين مساعي در غرب در مورد نسخههاي كلاسيك و قرون وسطي طي سدههاي گذشته صورت گرفته است.
محتویات
توليد نسخههاي خطي كهن
در اوايل قرون وسطي (سالهاي 500 تا 1000م.) ديرها و صومعهها مراكز اصلي توليد كتاب بودند. كشيشان و راهبان از طريق شبكه كليساها و ديرهاي خود با زنده نگهداشتن زبان لاتين و بقاياي دانش كلاسيك، مسيحيت را نشر ميدادند. ديرها مراكز ادبي و نوشتاري بودند و كاتبان در اتاقهاي نسخهنويسي آن كار ميكردند و آثار مذهبي و غيرمذهبي را با دست نسخهنويسي ميكردند.
در اوج قرون وسطي (سالهاي 1000 تا 1200م.) شاهد افزايش تعداد كليساها و ديرها و در نتيجه، دستنوشتهها هستيم. راهبها در اتاقهاي نسخهنويسي بكار ميپرداختند و براي دو بازار عمده، كتاب تهيه ميكردند: كتابهاي غيرديني براي اشراف و پادشاهان و كتابهاي ديني براي روحانيون. در دورههاي افزايش تقاضا براي دستنوشتهها، راهبان، كاتبان غيرروحاني را به ديرها دعوت ميكردند تا در كنار آنها بكار بپردازند. با از ميان رفتن تدريجي انحصار كليسا بر امر آموزش و افزايش تقاضا براي كتابهاي غيرديني، بسياري از كاتبان غيرروحاني كارگاههايي در نزديكي دانشگاهها و مراكز تجاري داير كردند. در اوايل رنسانس (1300-1400م.) اومانيستها در ايتاليا به يافتن و نسخهپردازي از دستنويسهاي كهن نويسندگان محبوب پرداختند. اگرچه نسخهبرداري از توليد كتابهاي ديني پس از سال 1300 ادامه يافت، اما از نيمه قرن سيزدهم ميلادي به بعد تقاضا براي كتابهاي آموزشي بيشتر شد و راههاي نو و ابداعي براي توليد كتاب پديد آمد. نتيجه آن افزايش توليد نسخ خطي يكدست و مطابق با متن اصلي بود.
در تمدن اسلامي، نسخهنويسي ابتدا مختص قرآن كريم بود اما كمكم توسعه يافت. از نخستين دوره حكومت عباسي كه آداب حكومت و ايجاد نظام سياسي به تبع حكومتهاي ساساني يا يوناني ـ رومي در جهان اسلام رونق گرفت، بعضي از حكومتهاي محلي و نيز برخي از صاحبمنصبان و شاهزادگان مراكز نسخهبرداري ايجاد كردند. در اين كانونها افراد نسخهنويس و كتابآرا را بكار ميگماردند. كاتبان و نسخهنويسان، فاضل و خوشنويس بودند و در نخستين قرون هجري بهعنوان وزير، نديم و منشي در ديوان خدمت ميكردند. در دربارهاي حكومتهاي ساماني، غزنوي و سلجوقي از اين كانون نسخهنويسان بسيار بود.
از ديگر كانونهاي اِستِنساخ، زاويهها و خانقاههاي عارفان بود كه هر كدام داراي كتابخانهاي بودند. سنت در خانقاهها آن بود كه آثار عرفاني را استنساخ وعَرْض و مقابله ميكردند و بر يكديگر ميخواندند. گروهي ديگر نيز بودند كه در كار نشر و كتابت نسخهها دست داشتند. ايشان را وراقان ميناميدند و بسياري از آنها از فضلا و دانشمندان به شمار ميرفتند و بسياري از كتابها به همت ايشان نسخهبرداري شده است. گروه ديگر، خطاطان و خوشنويسان هستند كه ابتدا با نسخهنويسان در يك صنف بودهاند ولي بعدها ــ خصوصاً در قرن هشتم ــ كانونهاي مستقلي را تشكيل ميدادند.
در اوايل قرن 8 ق. يكي از فعالترين كانونهاي نسخهپردازي در تبريز ــ تختگاه مغولان ــ به اهتمام رشيدالدين فضلالله (648؟-718ق.) تأسيس شد و آداب نسخهنويسي در كانون نسخهنويسي ديواني پيش از مغول در آن بكار گرفته شد. در قرن 9 نيز در هرات به اهتمام وزير اميرعليشير نوائي (864-906؟) مركز ديگري تأسيس شد. در حكومت صفويه و قاجاريه نيز توليد و تكثير نسخههاي خطي عربي، فارسي و تركي ادامه يافت كه برخي از آنها از شاهكارهاي نسخهنويسي و كتابآرايي هستند.
شكلهاي نسخههاي خطي
نسخههاي خطي از جهت شكل تغيير چنداني نيافتهاند. شكلهاي مهم آن عبارتند از:
1. طوماري:
قديميترين شكل نسخههاي خطي، شكل طوماري است كه نمونههاي پراكنده آن از سالهاي 3000 تا 2600 پيش از ميلاد در مصر در دست است . (نك: كتابخانهها در مصر باستان، كتابخانههاي باستان و قرون وسطي) در تمدن اسلامي به اقتضاي مورد مصرف، ساختار طوماري كتاب بيشتر به توقيعات، اسناد ديواني، وقفنامهها و همگونهاي از نسخههاي قرآن اختصاص دارد.
2. بياض:
گونهاي است كه اوراق آن از طرف عرض صحافي و شيرازهبندي شده باشد و از جانب طول باز و بسته شود. اين قطع در ميان مسلمانان رواج داشته و بيشتر براي نوشتن دعا و زيارتنامه و نكات ادبي به شعر و نثر بكار ميرفته است. بياض بيشتر در قطع خُرد (بغلي) فراهم ميآمده زيرا اهل فضل و ادب يا ارباب مذهب و زيارت عموماً از آن به حيث كتابچهاي كه در جيب بغل ميگذاشتند، بهره ميبردند.
3. مُرَقَّع:
اينگونه ابتدا در ايران و سپس در آسياي صغير و شبه قاره هند رواج يافت. مرقعها از قطعههاي خط و نقاشي تشكيل ميشدند كه وصالان و صحافان از پيوستن قطعهها فراهم ميآوردند و آن را صحافي ميكردند. مرقع از نيمه دوم قرن 9ق. در ايران متداول شد و ايرانيان آن را از چينيان تقليد كردند.
4. كتابي:
منظور همان شكل امروزي كتاب است كه درگذشته كدكس نام داشت و رايجترين قطع نسخههاي خطي است.
حفاظت و نگهداري
نسخههاي خطي به خاطر قدمت يا بيهمتا بودن از شمار كتابهاي نفيس در كتابخانهها هستند و در مجموعههاي جداگانه نگهداري ميشوند. در روزگاران كهن در خزائن كتابخانههاي سلطنتي نگهداري و يا به عده خاصي سپرده ميشد. مثلاً نسخه اصلي اوستا در كتابخانه تختجمشيد نگهداري ميشد.
نسخههاي خطي قديمي معمولاً توسط انواع آفتها، حشرات موذي، تابش حرارت و يا رطوبت، شكننده و فرسوده ميشوند. حتي بخشهايي از اوراق اين نسخهها فروريخته و يا اوراق آن جدا و مفقود شده است. با وجود اين هر ورق از يك نسخه در نوع خود منحصر به فرد و ارزشمند است.
نسخههاي خطي را بايد در مجموعههاي مخصوص نگهدارند. بسياري از نسخههاي خطي نياز به ترميم دارند. مرمت درست، نگهداري و حفاظت صحيح از اين كتابها، تهويه مطبوع و تنظيم ميزان حرارت و رطوبت و نور باعث كندشدن فرايند اجتنابناپذير فرسودگي نسخ خطي ميشود. تهيه ريزفيلم و از آن مؤثرتر ديجيتالي كردن كتابهاي خطي موجود براي حفاظت و نگهداري اين ميراث گرانبها ضروري است؛ چرا كه به اين وسيله ميزان استفاده از اصل نسخه به حداقل كاهش مييابد و چه بسا به صفر ميرسد.
شيوههاي شناسايي نسخههاي خطي. هر نسخه خطي ويژگيهاي دوره توليد خود را دارد. با شناخت اين ويژگيها ميتوان به طور تقريبي از چگونگي نسخههاي هر دوره از ادوار نسخهنويسي آگاه شد. هر نسخه خطي داراي اجزائي است كه خاص دوره تاريخي مربوط به آن است. در دوره معاصر براي نسخهشناسي مخطوطات از دو شيوه استفاده ميشود:
1. روش شيميايي:
عمر اين روش از يك قرن تجاوز نميكند و كدكسشناسي نام دارد. اين شيوه كه به عنوان نسخهشناسي علمي از آن ياد ميشود، بر اثر آشنايي اروپاييان با كتابآرايي تمدن اسلامي رايج شد. زيرا آنان به شناخت نسخههاي خطي نيازمند بودند و چون شيوههاي سنتي نسخهشناسي را نميدانستند، نسخهشناسي علمي را وضع كردند. در اين شيوه با مراجعه به ماشين و استفاده از فناوري ميتوان از چگونگي تهيه كاغذ، تركيبات مركبهاي الوان، تذهيب و مواد جلد آگاه شد.
2. روش سنتي:
اين روش به تجربه حاصل ميشود و كارشناسان بر پايه دانش خود از تاريخ كاغذسازي، شيوههاي خط و خطاطي، مراحل تكامل انواع خط و تجليد و تاريخ پيدايش جلدهاي گوناگون، چگونگي كاربرد رنگها در تذهيب و تزيين نسخهها و مكاتب تذهيب و تصويرگري تاريخ نسخه خطي را مشخص ميكنند.
تعيين اصالت نسخههاي خطي
از ديرباز توليد نسخههاي مجعول رواج داشته است. جعل و تزوير در نسخههاي خطي توسط كاتبان يا وراقان و يا كتابفروشان به شيوه مختلفي صورت ميگرفته است. مثلاً انجامه يا ترقيمه نسخه اصلي را باز مينوشتند، اما نام ديگري را بر آن مينهادند يا نامي بر آن نمينهادند و مندرجات آن را دستكاري ميكردند. انجامه، شناسنامه نسخههاي خطي محسوب ميشود. هم زمان و مكان كتاب را اخبار ميكند و هم نام و نشان كاتب و نسخهنويس را و نيز در مواردي نام مؤلف و عنوان اثر را مينماياند، از همين رو از حساسترين مندرجات نسخههاي خطي به شمار ميرود. به همين دليل نسخهسازان مزور آن را جاي مناسبي براي جعل و تزوير نسخ ميدانستند. ترقيمه مزور نسبت نسخه به كاتب اصلي را تغيير ميدهد و يا زمان و مكان كتابت را غيرواقعي نشان ميدهد.
گاه نيز كاتب به عمد نسخه مكتوب خود را به نسخه اصلي شبيه و كهنهنما ميسازد. شايعترين روش كهنه نما كردن آن است كه خط، كاغذ، و صحافي تقليد شود.
شيوه علمي
امروزه روشهاي آزمايشگاهي كه براي تعيين اصالت اشياي باستاني بكار ميرود بسيار پيشرفته است. مجموعهداران و موزهداران در تعيين اصالت اشياي نفيس يا نسخههاي خطي، از آن بسيار بهره ميبرند. جاعلان اشياء و نسخ خطي چه بسا اطلاع كافي از زبان و ادبيات دارند و به خوبي ميدانند كه مثلاً چگونه پوست يا كاغذ را با چاي يا مواد ديگر رنگ كنند تا قديمي به نظر برسد، اما روشهاي تجزيه و مشاهده آزمايشگاهي باطن اثر را ميكاوند.
برخي از بررسيهاي آزمايشگاهي به وسيله تحليل گرمايي آهار پاپيروس و كاغذ و تصويربرداري اشعه ايكس، مقاومت گرمايي و حد پوسيدگي ليگنين و سلولز در پاپيروس يا كاغذ را تعيين ميكنند. در اين روش كارشناسان نوع پاپيروس يا نوع حيواني كه پوستي از آن ساخته شده است را تعيين ميكنند. در مورد كاغذ نيز با استفاده از ميكروسكوپ و بزرگنمايي الياف ميتوان مصالح اوليه آن اعم از پارچه يا چوب را تعيين كرد.
روشهاي ديگري نيز كه اختصاصاً براي بررسي موارد قضايي و جرمشناسي ابداع شدهاند، ميتوانند تا حدودي براي تعيين اصالت نسخههاي خطي مورد استفاده قرار گيرند. به عنوان مثال كارشناسان دانشگاه بوفالو، نرمافزاري را ابداع كردهاند كه ميتواند دستخطها را بررسي و تعيين كند كه آيا متعلق به يك نفر هستند يا خير. اين نرمافزار ميتواند تفاوت ميان خطوطي را كه شباهت تام به يكديگر داشته تشخيص دهد. آشكارسازي خطوط محو شده اغلب با استفاده از نور ماوراي بنفش يا مادون قرمز انجام گيرد.
روش ديگري كه براي تعيين اصالت نسخ خطي مورد استفاده قرار ميگيرد، ساليابي به كمك روش نيمه عمرِ كربنِ 14 است. به اين ترتيب بدون تخريب نسخه با نمونهبرداري ميكروسكوپي ميتوان قدمت كاغد، پاپيروس يا پوستي را كه بر آن نوشته شده تعيين كرد.
پانویس
منابع
- دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "نسخه خطی" از حبيبالله عظيمي، بازیابی: 16 مرداد 1392.